نقد و بررسی فیلم قسم

فیلم قسم

نقد و بررسی فیلم قسم

خلاصه داستان:

راضیه ( مهناز افشار ) به همراه فامیل هایش عازم مشهد هستند تا علیه همسر خواهرش به نام بهمن ( مهران احمدی ) که گمان می رود قاتل باشد شهادت دهند اما…

 فیلم قسم
فیلم قسم

کارگردان :

محسن تنابنده : متولد سال 1354در شهر دامغان می باشد. وی فارغ التحصیل رشته بازیگری از دانشگاه هنر و معماری است و کار بازیگری را با فیلم « دانه های ریز برف » به کارگردانی علیرضا امینی آغاز کرد. تنابنده در کنار بازیگری، فیلمنامه نویسی را هم ادامه داد و در سینما آثاری همچون « چند می گیری گریه کنی ؟ » و « هفت دقیقه تا پائیز » از جمله فیلمهایی می باشند که فیلمنامه آنها توسط محسن تنابنده نوشته شده است. اما اغلب وی را با مجموعه تلویزیونی محبوب « پایتخت » می شناسند. « قسم » پس از « گینس »،  دومین فیلم محسن تنابنده در مقام کارگردان است.

نقد فیلم « قسم » :

محسن تنابنده علی رغم اینکه در سینما چهره موفقی بوده و بارها سیمرغ بلورین بهترین بازیگر را دریافت کرده، اما برای اغلب مخاطبین ایرانی با نقش ” نقی معمولی ” در سریال « پایتخت » شناخته می شود. این موضوع سایه عظیمی بر فعالیت های این بازیگر در سینما انداخته بطوریکه بسیاری با شنیدن نام او منتظر یک اثر کمدی صرف هستند که موجبات خنده آنها را فراهم کند. اما تنابنده برخلاف اثر قبلی اش به نام « گینس » که کمدی بود، اینبار با یک درام تنش آمیز به سینما آمده تا بتواند توانایی هایش در کارگردانی و ساخت آثار جدی را محک بزند و سایه سنگین « پایتخت » و آثار کمدی را از سر خود حذف کند.

قسم

« قسم » تجربه ای متفاوت در سینمای ایران محسوب می شود. اصل ماجرا بر پایه نظریه فقهی ” قسامه ” شکل گرفته است. در این نظریه فقهی زمانی که مدارک و مستندات کافی برای احراز هویت قاتل وجود نداشته باشد، در صورتی که 50 نفر از بستگان پدری مقتول علیه قاتل شهادت دهند، او محکوم خواهد شد. بر همین اساس ما راضیه را با افرادی در اتوبوس می بینیم که قرار است علیه قاتل خواهرش شهادت بدهند. ایده تنابنده در شکل گیری داستان این بوده که تناقضات رفتاری و گفتاری اعضای همراه راضیه و خودِ این شخصیت را در طول داستان مورد بررسی قرار دهد تا مشخص شود که آیا آنها به اندازه کافی برای شهادت علیه یک فرد صداقت دارند یا خیر.

از این رو شاید بتوان گفت که ایده مرکزی فیلم بی شباهت به شاهکار سیدنی لومت یعنی « 12 مرد خشمگین » نیست. در آنجا هم اگرچه در ابتدا همه موافق محکوم شدن قاتل بودند اما در ادامه داستان دیدگاه و اعتقاداتشان به چالش کشیده می شد. اما متاسفانه « قسم » تنها یک مقدمه جذاب برای مخاطبش دارد و پس از این مقدمه در دَوران تکرار گرفتار می شود و هیچ نقطه عطفی در داستان رخ نمی دهد که بتواند فیلمنامه را گسترش دهد. آدمهایی که در کنار راضیه در داخل اتوبوس قرار دارند شامل شخصیت های گنگی هستند که هیچکدامشان تبدیل به شخصیت نمی شوند اما تنابنده تا جایی که امکان داشته به آنها خرده پیرنگ اضافه کرده که هیچ ارتباطی به روند اصلی داستان ندارند و از یکپارچگی به دور می باشند.

قسم

متاسفانه مناسبات آدمهای داخل اتوبوس چنان با چیدمان بدی در کنار یکدیگر قرار گرفته که باعث تعجب است. بیش از نیمی از زمان فیلم به بگو مگوها و دعواهای بی جهت می گذرد که به نوبت بین آدمهای داخل اتوبوس تقسیم شده بی آنکه بخواهد به کلیت داستان ارزشی بیفزاید. این ایراد زمانی پر رنگ تر می شود که در اواسط داستان ما با گره گشایی هایی مواجه می شویم که ریشه در گذشته افراد دارد. گره گشایی هایی که خود چندین گره کور دیگر به قصه می افزاید. « قسم » نمی تواند بر این حجم از مشکلات فائق آمده و سوالات انبوه شکل گرفته را پاسخ دهد.

اغلب نماهای بسته فیلم تلویزیونی به نظر می رسند و از کیفیت مناسبی نیز برخوردار نیستند. تنابنده برای وجه سینمایی بخشیدن به اثر خود گاهی دوربین را به کمی دورتر از اتوبوس می برد تا تماشاگر صرفاً با تماشای یک لانگ شات بتواند حس کند که با یک اثر سینمایی مواجه است! البته قرارگیری دوربین در داخل اتوبوس به ذات نمی تواند عامل ضعف باشد، اما ایراد بزرگ اثر آن است که تمهیدی برای ماجراهای درون اتوبوس نچیده و تنها ساعاتی را در کنار آدمهای گنگ که شبیه برگه ای ناطق از کلمات بی ربط هستند گذرانده و همین موضوع باعث شده که نتوانیم هیچ ارتباط و پیوندی میان آنان شاهد باشیم.

قسم

در میان مشکلات بسیار فیلم شاید تنها بتوانیم به بازی خوب مهناز افشار اشاره کنیم که در مقاطعی می تواند فیلم را نجات دهد. اما « قسم » درمانده تر از آن است که بتواند خود را از منجلابی که در آن گرفتار شده نجات دهد. پایانِ اثر با یک اتفاق عجیب شکل می گیرد که ماهیت تلویزیونی اثر را بیش از پیش عیان می سازد. پایان بندی که در رده سریالهای تلویزیونی قرار می گیرد و از حداقل تاثیرگذاری ممکن بر ذهن مخاطب رنج می برد.