نقد و بررسی فیلم درخونگاه

فیلم درخونگاه

نقد و بررسی فیلم درخونگاه

خلاصه داستان:

رضا ( امین حیایی ) پس از سالها از ژاپن به وطن بازگشته است. او در تمام این سالها در ژاپن کار کرده و پول به ایران ارسال می کرده اما با بازگشت به ایران متوجه می شود که …

 فیلم درخونگاه
فیلم درخونگاه

 

کارگردان :                                                                                                                          

سیاوش اسعدی: کارگردان جوان سینمای ایران که 3 فیلم در کارنامه هنری اش ثبت کرده. اولین تجربه سینمایی او « حوالی اتوبان » و سپس « جیب بر خیابان جنوبی » و پس از یک وقفه طولانی فیم سینمایی « درخونگاه » که سومین اثر سینمایی اوست.

 

درباره فیلم « درخونگاه  » :

سیاوش اسعدی در مقدمه فیلم اثرش را به مسعود کیمیایی تقدیم کرده است. همین موضوع باعث می شود که بتوانیم وجه شباهت های میان آثار کیمیایی و « درخونگاه » را بیابیم که بارزترین آن تنهایی قهرمان داستان و فرهنگ لوطی گری است. اما این ارجاعات تنها در ظاهر و فضاسازی به کمک سیاوش اسعدی آمده و به غیر از آن، فیلم با ضعف های بسیاری مواجه است که باعث شده از دنیای سینمایی مسعود کیمیایی فقط یک پوسته در فیلم « درخونگاه » باقی بماند.

درخونگاه

سیاوش اسعدی در ساخته های قبلی اش مانند « جیب بر خیابان جنوبی » نشان داده بود که علاقه ویژه ای به سینمای کیمیایی و روابت قصه آدمهای طبقه پایین اجتماع دارد. اما برخلاف ساخته قبلی اش، او در اینجا دنیایی کاملاً سیاه ترسیم کرده که هیچ نشانی از نور یا کورسوی امید به چشم نمی خورد. این دنیا که در سالهای اولیه پس از دفاع مقدس بنا شده، سرشار از آدمهای خیانت کاری است که رحم و مروتی را به آدمهای خودی روا نمی دارند و اگر در این بین کسی باشد که حائز ویژگی های سیاه زمانه خود نباشد، آن فردی است که خارج از گود بوده و حالا به قصه برگشته تا به واسطه ورودش بوی تعفن آدمهای قصه به مشام برسد.

اما این دنیای سیاه نیاز به شخصیت هایی دارد که بتواند آن را بسط دهد. اتفاقی که متاسفانه در فیلمنامه « درخونگاه » رخ نداده و فیلم سرشار از آدمهای سرگردانی است که ارتباط شان با یکدیگر گنگ و نامفهوم است و بطور اغراق شده ای، هرکدام از آنها ویژگی های رفتاری دارند که بی دلیل می تواند کارکرد ابتدایی خود را از دست دهد. به عنوان مثال شخصیت خواهر به دلیلی که نمی دانیم از حضور رضا خوشحال نیست اما پس از مدتی تغییر رویکرد می دهد. این دگرگونی ها در فیلمنامه سیر منطقی خود را طی نمی کنند و روایت را چار نقصان می کند.

درخونگاه

رضا به عنوان قهرمان داستان نیز فاقد ویژگی اخلاقی است که اغلب در آثار فیلمساز محبوب « درخونگاه » به چشم می خورد. رضا با مرام است و در میانی دنیای تباه اطرافش، کماکان کسی است که به اخلاق اعتقاد دارد. با اینحال فیلم موفق نمی شود تا برای قهرمان داستان جهانی خلق کند تا فضیلت های اخلاقی در آن نقش برجسته و ماندگاری داشته باشد. قهرمان « درخونگاه » منفعل است و هدف مشخصی را دنبال نمی کند و بنا به اتفاقاتی که در اطرافش رخ می دهد، وضعیت خود را مشخص می کند. به یاد بیاورید قهرمان های داستان کیمیایی را که هرکدام به دلیل پافشاری با افکار و عقاید و اهدافشان ماندگار شده اند. اما این ویژگی درباره قهرمان فیلم « درخونگاه » به چشم نمی خورد.

متاسفانه « درخونگاه » با رسیدن به اواسط داستان خرده پیرنگ هایی را به فیلم اضافه می کند که هیچ کمکی به درک بهتر فیلم و شخصیت هایش نمی کند. این خرده پیرنگ ها جذابیتی ندارند و از قصه اصلی نیز به دور هستند. به همین دلیل است که فیلم از نیمه به بعد جذابیت خود را از دست می دهد و ضرباهنگ کُندی را پیش می گیرد چراکه خرده پیرنگ ها آنچنان پرورش یافته نیستند که تماشاگر را با خود همراه کنند. گره گشایی هایی که در ادامه نیز صورت می گیرد تاثیر آنچنانی بر ذهن مخاطب ندارد و حتی پیام های اجتماعی و سیاسی هم که در دل آن نهفته بی جان است.

درخونگاه

با اینحال « درخونگاه » بازی های تحسین برانگیزی دارد که شایسته تمجید هستند. امین حیایی در نقش رضا یکی از بازیهای خوب چند سال اخیر خودش را در سینما ارائه داده و همچنین ژیلا صامتی نیز یکی از بهترین بازیهای خود را در « درخونگاه » به نمایش گذاشته است. سیاوش اسعدی در اثر پیشین خود نشان داده بود که قاب تصویر را می شناسد و اندازه و جایگاه دوربین را می داند. « درخونگاه » نیز در بخش تصویربرداری اثری شایسته است که زیبایی شناسی هنری در آن مشاهده می شود و یکی از خوب های سینمای ایران در سالی که گذشت می باشد.

در پایان باید گفت که « درخونگاه » ضربه اصلی را از فیلمنامه اش دریافت کرده. به نظر می رسد سیاوش اسعدی در ادای احترام به مسعود کیمیایی و خلق دنیای خودش دچار تردید بوده و این تردید به فیلم « درخونگاه » نیز سرایت کرده. فیلم ادای احترامی است به سینمای فیلمفارسی اما در روایت ویژگی های آن سینما را در خود ندارد. اگر فیلمفارسی را وجه ضعیفی از سینما با انبوهی از مشکلات به یاد بیاوریم، حداقل در آن قهرمانی حضور داشت که منش و مرام پهلوانی اش، او را در سینمای ایران و نزد تماشاگران ماندگار می کرد. اما « درخونگاه » فاقد چنین ویژگی است و در دنیای سیاه خودش بدون هیچ تاثیرگذاری در ذهن تماشاگر به پایان می رسد.