شاید کمتر کسی فکرش را میکرد که فیلم بوهمیان راپسودی (حماسه کولی – Bohemian Rhapsody)، علی رغم بازخوردهای نسبتاً متوسط و تا حدی ضعیف، بتواند بالاتر از مدعیان اصلی این مراسم (روما و کتاب سبز)، بیشترین مجسمه طلایی آکادمی اسکار (Oscar) را به خانه ببرد. البته قابلذکر است که این مراسم در سالهای گذشته، تصمیمات عجیب و غریب و تا حدودی غیرقابل پیشبینی در مورد اهدای جوایز گرفته است. حالا جدا از نقد بر مراسم اسکار سال گذشته، فیلم بوهمیان راپسودی (حماسه کولی) اثری است که اگر شما جزو طرفداران پروپاقرص گروه راک «کویین» (Queen) باشید، قطعا این فیلم شما را راضی نگه میدارد اما اگر جزو افرادی هستید که میخواهید برای اولین بار با سرگذشت زندگی فردی مرکوری (Freddy Mercury) و گروه کویین آشنا شوید، بوهمی راپسودی فقط یک اثر بیوگرافی متوسط برایتان تلقی میشود که حتی منبع موثق برای شناخت این فرد تأثیرگذار در صنعت موسیقی نیست. در ادامه مطلب با بازی مگ همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم به فیلم بیوگرافی Bohemian Rapsody (حماسه کولی).
بوهمیان راپسودی، که در ایران با نام «حماسه کولی» هم ترجمه شده است فیلمی درام بیوگرافی محصول مشترک کشورهای آمریکا و بریتانیا است که در سال 2018 به اکران عمومی در آمد. کارگردانی این اثر را برایان سینگر (Bryan Singer) بر عهده داشته است که البته حضور برایان سینگر در مقام کارگردانی این فیلم، جنجالهایی در پی داشت که نتیجهاش، جدا شدن سینگر از عوامل ساخت تیم و پیوستن الکس فلچر (Alex Fletcher) برای ادامه ساخت این اثر بود. داستان فیلم درباره زندگی شخصی فردی مرکوری و نحوه تشکیل شدن گروه موسیقی کویین است که البته فیلم نامه نویس، آنتونی مک کارتن، سعی داشته تا تعادل بین این دو را تا پایان نگه دارد که متأسفانه چنین اتفاقی نمیافتد و اگر فیلم را تا پایان نگاه کرده باشید، در مییابید که فیلم بیشتر در مورد نحوه تشکیل شدن گروه کویین تمرکز دارد تا شرح سرگذشت زندگی شخصی و منحصر به فرد مرکوری. البته میدانیم که زندگی مرکوری فراز و نشیب فراوانی داشته است که متأسفانه فیلمساز و فیلمنامهنویس، فقط بر روی دغدغه گرایش جنسی وی و تا حدودی بر بیماریاش تأکید کرده اند. حتی روابط سرد فردی با پدرش بهشدت کوتاه است و تأثیر آنچنانی بر مخاطب نمیگذارد
گفتیم که فیلم بیشتر بر روی نحوه تشکیل گروه کویین تمرکز دارد اما متأسفانه از همان ابتدا، تصویر پیشپاافتاده و سریعی از تشکیل گروه به مخاطب نشان داده میشود. فردی از همان ابتدا با صدایش، دل اعضای گروه را میرباید و با تک سکانس شرکت در کلاب مختص دانشجویان و اجرای یک آهنگ، به عضو ارشد گروه تبدیل میشود. پلانهای متعددی هم درباره موفقیت عظیم گروه کویین در ادامه فیلم مشاهده میکنیم که چندان طراوت و تازگی ندارد و نمونههای بهتری را در آثار موزیکال بهتری دیدهایم. شاید بتوان فیلم ستارهای متولد شد (Star is Born) را مثال زد که در سکانسهای اجرای بردلی کوپر (Bradley Cooper) و لیدی گاگا (Lady Gaga) در کنسرت ها، بسیار بهتر و ستودنیتر از بوهمی راپسودی هستند.در پرده سوم، فیلم به سمت زندگی شخصی فردی میرود اما چیزی جز تأکید بر گرایش جنسیاش، چیز جدیدی به مخاطب نشان نمیدهد. این قسمت معمولاً خستهکننده و ملالآور است و حتی ریتم راک اند رول اولیه فیلم را هم میکاهد.
بیشک تنهاترین بخش جذاب فیلم، بخش پایانی آن است که به کنسرت لیو اید (Live Aid) در سال 1985 اختصاص مییابد که این بخش به بهترین نحو، برای مخاطب بازسازیشده است. یک بازسازی بینقص و جذاب که با بازی فوق العاده رامی مالک (Rami Malek)، جذابیت آن چند برابر میشود. البته اجرای آهنگهای معروف کویین، حس و حال نوستالژیک را هم برای طرفداران پروپاقرص این گروه به ارمغان میآورد.
رامی مالک، یکی دیگر از نکات مثبت فیلم است که حتی هنرنماییاش در بعضی از مواقع، فیلم را از ورطه تکرار نجات میدهد. رامی در اجرای آداب و رفتار فردی عالی عمل کرده که کاملاً در قسمتهای کنسرت لیو اید قابل درک و مشاهده است. قطعا در کنار نقش آفرینی کاریزماتیک رامی در سریال مستر روبات (Mr.Robot)، هنرنماییاش در بوهمی راپسودی، یک نکته مثبت دیگر در کارنامه بازیگریاش تلقی میشود.
بوهمی راپسودی شاید در جزییات فنی مثل فیلمبرداری و تدوین و طراحی صحنه، موفق عمل کرده است اما در روایت و کارگردانی ایرادات ریز و درشتی دیده میشود که مانع تبدیل شدنش به یک اثر جاودانه از زندگی فردی مرکوری میشود و به اثری به یادماندنی تبدیل نمی گردد.