نقد و بررسی فیلم قصر شیرین
خلاصه داستان:
جلال ( حامد بهداد ) پس از آزادی از زندان از همسرو فرزندان خود به دور بوده و زندگی جدیدی را آغاز کرده اما متوجه می شود که همسرش از دنیا رفته و…
کارگردان :
رضا میرکریمی : متولد سال 1345 در زنجان می باشد و فارغ التحصیل رشته گرافیک از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. میرکریمی یکی از شناخته شده ترین کارگردانان پس از انقلاب ایران می باشد که بیشتر با آثار موفقی نظیر « خیلی دور ، خیلی نزدیک » ، « زیر نور ماه » ، « به همین سادگی » و « یه حبه قند » در سینما شناخته می شود.
نقد فیلم « قصر شیرین » :
سینمای رضا میرکریمی غالباً بر مبنای خلق یک شخصیت سردرگم و مستاصل و سپس قرار دادن او در موقعیت های مختلف که اغلب به دور از محیط های مدرن شهری است ( مانند آنچه که در « خیلی دور ، خیلی نزدیک » شاهد آن بودیم ) و تحول آن شخصیت شکل می گیرد. در آثار این کارگردان اغلب محیط های شلوغ و المان های زندگی مدرن به چشم نمی خورد و این یک مزیت برای این سبک فیلمسازی میرکریمی محسوب می شود. او در « قصر شیرین » نیز وضعیت تا حدوی مشابه را پیش گرفته و به جای فضاهای داخلی، قصه اش را به دل جاده برده تا روایتگر داستان مردی باشد که به استیصال رسیده و به دنبال راهی برای فرار از مسئولیت می گردد.
جدیدترین اثر میرکریمی قرار است یک فیلم جاده ای باشد که در طول مسیر ما به شناخت عمیقی از شخصیت اصلی ماجرا رسیده و سیر تحول شخصیت او بر اثر مواجه با اتفاقات گوناگون را شاهد باشیم. در اغلب آثار جاده ای معمولاً مقدمه آثار بسیار کوتاه است و اطلاعات کافی در اختیار تماشاگر قرار می گیرد تا پس از آن به دل جاده زده و خرده روایت های فرعی را پدید آورد تا ما بتوانیم به یک تصویر کلی از آدمهای قصه برسیم. اما « قصر شیرین » این مسیر را خیلی دیر و و با گذشت حدود 40 دقیقه از مدت زمان فیلم آغاز می کند! به عبارت ساده تر، تماشاگر با گذشت 40 دقیقه از داستان به درستی نسبت آدمهای قصه را با هم نمی داند و حتی جزئیاتی که باعث شده جلال نزد همسر اولش بیاید را به درستی درک نمی کند!
این ایراد بزرگ به دلیل فقر فیلمنامه و کم کاری نویسندگان رخ داده است. در سینماهای جهان اغلب آثار جاده ای مشهور مانند « مرد بارانی » یا « نبراسکا » به خوبی از همان دقایق اولیه شخصیت های ماجرا را معرفی و پرورش می دهند و در نهایت نیز با یک نتیجه گیری منطقی از کنش هایی که در طول داستان شکل گرفته، قصه خود را به پایان می رسانند. در « قصر شیرین » اگرچه این فرمول پابرجا مانده و میرکریمی هم قصد داشته از چالش هایی که برای شخصیت جلال در ماجرا شکل می گیرد، به یک تحول درونی در این شخصیت برسد، اما به دلیل مشکلات فیلمنامه از شخصیت پردازی گرفته تا خلق موقعیت های دراماتیک، در رسیدن به اهداف خود ناکام است.
تماشاگر هرگز در طول داستان متوجه نمی شود که چرا جلال اینچنین در مقابل فرزندانش بی مسئولیت است؟ یا اینکه ارتباط او با همسر اولش چه روندی را طی کرده که شیرین از قصر پدر برای فرزندان می گوید و پدر هم احساس علاقه ای در درون خود نسبت به شیرین دارد؟ مجموعه اتفاقاتی که رقم خورده توجیه منطقی را برای چنین ارتباطی نمی سازد. مشکل بزرگ میرکریمی در « قصر شیرین » اینجاست که برای بسط و گسترش قصه خود، چالش های دراماتیک را وارد روایت خود نمی کند و تا انتهای فیلم دل به چند مورد پرخاشگری پر سر و صدای بی کارکرد و دیالوگ های کودکان و جلال می دهد تا از دل آنها کمی ابهام زدایی صورت بگیرد که البته با خلق ابهامات جدید نیز همراه است!
با اینحال فیلم بازیهای خوبی دارد که حامد بهداد در نقش جلال یکی از آنهاست. شخصیت جلال فردی خشن و مستبد و پرخاشگر است، شخصیتی که حامد بهداد در سالهای گذشته آن را بارها و بارها ایفا کرده بطوریکه خود را تبدیل به یک کلیشه در چنین نقش هایی کرده است. اما بازی او در « قصر شیرین » پذیرفتنی است و از متن فیلم خارج نمی شود. خشونت او در طول داستان باورپذیر است هرچند که ضعف در شخصیت پردازی باعث شده که نتوان به یک همذات پنداری بزرگ با او در طول داستان رسید. دو کودک فیلم نیز بازیهای بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشته اند. آنها از معدود کودکان سینمای ایران به شمار می روند که کار خود را به خوبی در مقابل دوربین انجام داده اند و حتی در دقایقی تمام توجه تماشاگر را به خود جلب می کنند.
« قصر شیرین » اگرچه با ضعف های بسیاری در فیلمنامه مواجه هست و ظرفیت فیلمنامه ابداً کشش یک فیلم بلند سینمایی را ندارد، اما روی هم رفته حداقل در مقایسه با درام های امروز سینمای ایران اثری قابل تماشا به شمار می رود که مخاطب را پس نمی زند. میرکریمی تمام تلاش خود را کرده تا بتواند از متن ضعیفی که در اختیارش قرار گرفته فیلمی منسجم بسازد اما گاهی تلاش های فیلمساز هم نمی تواند یک فیلمنامه ضعیف را نجات دهد. پایان بندی عجیب و غریب فیلم در حالی که سیر تحول شخصیت مسیر منطقی خود را طی نکرده، غیر منطقی و غیرقابل باور است. شاید اگر فیلمنامه « قصر شیرین » وضعیت بهتری می داشت می شد از فیلم به عنوان یکی از آثار برتر سال یاد کرد.