نقد فیلم خوب، بد، جلف 2: ارتش سری

نقد فیلم خوب، بد، جلف 2: ارتش سری

 

عوامل فیلم

نویسنده و کارگردان: پیمان قاسم‌خانی

تهیه‌کننده: محسن چگینی

بازیگران: سام درخشانی، پژمان جمشیدی، حامد کمیلی، ریحانه پارسا، فرهاد آییش، علی اوجی و گوهر خیراندیش

خلاصه داستان

خوب، بد، جلف 2: ارتش سری روایت گروهی تروریستی است که برای انجام عملیات خرابکارانه وارد ایران می شوند و از سام درخشانی و پژمان جمشیدی برای به عنوان پوشش یک گروه فیلمسازی استفاده می کنند.

نقد فیلم خوب، بد، جلف 2: ارتش سری

هجو یا Parody ، نوعی کمدی است که در واقع تقلید خنده داری از یک اثر جدی است. هجو یا با برداشتی خنده دار از مضمونی جدی یا انتخاب عناصری از یک اثر جدی و اغراق در آن عمل می کند. در سال های اخیر وودی آلن  ، چند بار از این نوع کمدی استفاده کرده ، برای نمونه فیلم پول را بردار و فرار کن (Take the Money and Run) محصول 1968 هجوی است بر فیلم های گانگستری و فیلم موزها (Banana)1971 هجو فیلم های سیاسی آمریکای لاتین است. از نمونه های دیگر می توان به برخی فیلم های مل بروکس  Mel Brooks اشاره کرد . زین های شعله ور(Blazing Saddles ) محصول 1974 هجوی بر سینمای وسترن و فرانکشتاین جوان(Young Frankenstein) محصول 1974 هجوی بر فیلم های ترسناک است. همچنین ، عصر جدید(Modern Time) چارلی چاپلین  نیز از فیلم های درخشانی در این زمینه است که هجوی برصنعتی شدن جوامع است. از نمونه های به روز تر این دیته از کمدی می توان به(سه گانه بستنی کورنتو – Three Flavours Cornetto Trilogy) ساخته ادگار رایت اشاره کرد. اغلب در آثار هجو کنایات و اشارات فرامتنی متعددی وجود دارد که در حاشیه موضوع به آن پرداخته می شود و اتفاقا این اشارات است که هم موجب نشستن لبخند بر چهره مخاطب می شود و هم نقدی است که اثر می خواهد آن را به گوش مخاطبش- منظور مخاطب شنیدن نقد است نه بیننده- برساند.

خوب، بد، جلف 2: ارتش سری تلاش کرده است تا با به سخره گرفتن فضای حاکم بر سینمای ایران و سیاست های بالادستی حاکمیتی خود را به کمدی هجو نزدیک کند اما شوخی ها آن قدر سطحی و دم دستی است که بیشتر تداعی کننده کمدی های دلارته است.

 

خوب، بد، جلف 2: ارتش سری تلاش کرده است تا با به سخره گرفتن فضای حاکم بر سینمای ایران و سیاست های بالادستی حاکمیتی خود را به کمدی هجو نزدیک کند اما شوخی ها آن قدر سطحی و دم دستی است که بیشتر تداعی کننده کمدی های دلارته است. در کمدی های دلارته که بی شباهت به سیاه بازی سنتی ایرانیان نیست و اغلب برای آثار تلویزیونی –به ویژه جُنگ های تلویزیونی- مناسب هستند از هر دری سخن به میان می آید تا صرفا خنده به هر بهانه ای بر لب بیننده بنشیند. به نظر می رسد خوب، بد، جلف 2: ارتش سری تنها شبحی از یک پارودی در ذهن دارد و بیشتر منابع زمانی خود را صرف شوخی هایی که از جنس سیاه بازی و شوخی های کلامی بی مایه است و  به سیر داستان هم ارتباطی ندارد می نماید. اما هر از چندگاهی به ریل پارودی باز می گردد و تکه های کنایه آمیزی به وضعیت جاری سینمای ایران نثار می کند.

فارغ از منطق شوخی هایی که در اثر شنیده می شود- چون نشانه ای از شوخی هایی که جنسی از تصویر را بطلبد در اثر وجود ندارد از لفظ شنیده شدن استفاده شده است- عملا خوب، بد، جلف 2: ارتش سری به غیر از موسیقی هایی که کاور آثار شهیر تاریخ سینما هستند چیز دیگری برای ارائه ندارد. در زمینه های فنی اثر از سریال های 90 شبی تلویزیونی هم عقب تر است. فیلم هیچ گونه منطق روایت و رویکردی در قبال بهره گیری از ظرفیت های فنی مانند تصویر و صدا ندارد. حتی فیلمنامه هم که تخصص قاسمخانی است بدجور لنگ می زند و به نظر می رسد فیلم مجموعه موقعیت های نمایشی است که در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. که اگر این چنین نبود برای حضور شخصیت ها دلیلی قابل قبول در نظر گرفته می شد. نگارنده با مشورت چند تن از همراهان و همکاران برای حضور شخصیت هایی که توسط ریحانه پارسا و مارال فرجاد ارائه گردید هیچ گونه منطقی را کشف نکرد. و خوب، بد، جلف 2: ارتش سری پر است از اشکالات اینچنینی که بیننده را از تماشای فیلمی تا این سطح بی مایه شرمسار نماید. نگاشتن مطالب بیشتر درباره این فیلم اسراف در وقت نگارنده و خواننده است.