نقد و بررسی فیلم مسخره باز

فیلم مسخره باز

نقد و بررسی فیلم مسخره باز

خلاصه داستان:

این فیلم داستان سه فرد را در یک آرایشگاه روایت می کند که یکی از آنها جوانی است که آرزوی بازیگر شدن دارد اما…

 فیلم مسخره باز
فیلم مسخره باز

کارگردان :

همایون غنی زاده: کارگردان مشهور عرصه تئاتر در ایران که فعالیتش را در سن 19 سالگی با تاسیس گروه هنری مونگو آغاز کرد و تا به امروز نمایش های محبوبی از جمله « می ‌سی ‌سی ‌پی نشسته می میرد » و « کالیگولا » را به روی صحنه برده است. « مسخره باز » نخستین فیلم سینمایی غنی زاده محسوب می شود.

 

نقد فیلم « مسخره باز » :

برای درک بهتر فیلم « مسخره باز » نیاز است تا به سابقه تئاتری کارگردان فیلم توجه شود. همایون غنی زاده کارگردانی سرشناس حوزه تئاتر است که کارهای پر سر و صدایی را به روی صحنه برده. موفقیت غنی زاده در تئاتر و سبک و سیاق کارگردانی اش که مورد توجه علاقه مندان به حوزه تئاتر نیز قرار گرفته، سبب شده تا او اینبار تجربیاتش را به سینما بیاورد و در قالب فیلم « مسخره باز » به مخاطب سینما ارائه نماید. تجربه ای که توانایی های تئاتری غنی زاده را به خوبی به تصویر کشیده اما ایرادات بزرگ و عجیب و غریبی هم دارد که اجازه نمی دهد تا « مسخره باز » تبدیل به یک اثر قابل ستایش شود.

https://moviemag.ir/images/phocagallery/9019/maskhare_baz/thumbs/phoca_thumb_l_5.jpg

همانطور که از قبل هم می شد حدس زد، غنی زاده در ساخت « مسخره باز » توجه ویژه ای به جزئیات صحنه داشته است. او که سالهاست در تئاتر حضور دارد و بهتر از هر کارگردان دیگری اصول طراحی صحنه را می داند، در « مسخره باز » به بهترین شکل ممکن توانسته جزییات صحنه چیده و میزانسن را هدایت نماید و تجربه بصری جذابی را به مخاطب ارائه نماید. به جزئیات طراحی صحنه می بایست فیلمبرداری اثر را نیز اضافه کرد که در لوکشین محدود آرایشگاه توانسته بهترین عملکرد را از خود بر جای بگذارد. « مسخره باز » در بخش های فنی اعم از صدا و تصویر و طراحی صحنه، شایسته ستایش است که نشان از دقت و وسواس کارگردانش دارد.

اما ایراد اصلی و بزرگ « مسخره باز » بی تجربه بودن همایون غنی زاده در سینما و به کارگیری افراطی و بی هدف از عناصر فانتزی در طول قصه می باشد. سبک روایی داستان از حرکت های سریع بازیگران گرفته تا حتی میمیک های صورت و دیالوگ های تک خطی که بیان می کنند، بیش از آنکه به سینما نزدیک و در خدمت داستان باشند، حال و هوای نمایشی دارند که حضورشان در صحنه تئاتر می تواند تجربه به مراتب جذاب تری را بر جای بگذارد. غنی زاده در ساخت « مسخره باز » مشخصاً تحت تاثیر سینمای وس اندرسون و یا حتی فیلم تحسین شده « آملی » به کارگردانی ژان پیر ژونه بوده. اما در بکارگیری عناصر فانتزی، اصلی ترین عنصر سینمایی یعنی فیلمنامه را فراموش کرده و به همین دلیل نخستین اثر سینمایی اش سرگردان و بی برنامه است.

https://moviemag.ir/images/phocagallery/9019/maskhare_baz/thumbs/phoca_thumb_l_7.jpg

در فیلم « مسخره باز » در مجموعه 5 شخصیت حضور دارند که 3 تای آنها شخصیت های محوری داستان را تشکیل می دهند. دانش با بازی صابر اَبَر ظاهراً قرار است راوی ماجرا باشد و این وظیفه را در مقدمه اثر برعهده می گیرد. ما می شنویم که دانش عاشق بازیگری است و قصد دارد بزودی تست بازیگری دهد. اما فیلم در ادامه پرش های موضوعی فراوانی اعم از شعارهای سیاسی و بازداشت و بازپرس فاسد و بسیاری خرده ماجراهای بی اهمیت را بی آنکه پرداختی برایشان در نظر بگیرد به قصه می افزاید و در کنار آن، به تکرار موقعیت هایی که در طول داستان به مخاطب ارائه کرده اقدام می کند که به راحتی باعث رانده شدن تماشاگر از خود می شود.

بزرگترین ایراد فیلم در نیمه دوم اثر آغاز می شود. جایی که تمام ایده ها و بازی با تکنیک های سینمایی توسط کارگردان جوان تکراری شده و تماشاگر منتظر می ماند تا کارگردان از نبوغش استفاده کرده و در نیمه دوم غافلگیری بزرگی را مطرح نماید و پیشرفت قابل ملاحظه ای در گسترش دنیای فیلم داشته باشد. اما نیمه دوم فیلم باز هم به تکرار موقعیت های نیمه اول نظیر شوخی خسته کننده مو در کنسرو یا اصلاح اشتباه سبیل افراد می گذرد و بدتر آنکه فیلمساز در اواخر قصه، ادای دین خود را به آثاری که تماشا کرده به بدترین شکل ممکن انجام می دهد و بی آنکه مقدمه ای بچیند، به یکباره نسبت به بازسازی آثار مطرح تاریخ سینما از « درخشش » کوبریک گرفته تا « پاپیون » اقدام می نماید!

مسخره باز

شاید بتوان این اتفاق را بزرگترین ضعف فیلم عنوان کرد که در سینمای ایران نیز بارها تکرار شده است. اشتباهی که براساس آن فیلمساز به خیال فانتزی بودن اثر، تصمیم می گیرد که هر وصله ناجور و تکه پازل های بی ربطی را در جایگاهی قرار دهد و از بی ربط بودن آن منطق منحصر به فرد خود را استنباط نماید و فلسفه آن را برای تماشاگر شرح دهد! « مسخره باز » نیز به چنین دامی گرفتار شده است جایی که همایون غنی زاده سرمست از بازی با دوربین و تکنیک های تدوین، قصه را به حال خود رها کرده تا شاید تماشاگر هم توجه خود را معطوف به جلوه های بصری اثر نماید و سینما را فراموش نماید!

در یک سوم پایانی، نیز غلظت ادای دین فیلمساز به آثار شاخص سینمای جهان بیشتر می شود بطوریکه او فیلم را به حال خود رها می کند و هرآنچه که دوست داشته را به مقابل دوربین پرتاب می کند! هجو آثار مشهور تاریخ سینما شاید در نگاه اول بامزه و جالب به نظر برسد اما قطعاً برای رسیدن به این جایگاه، قصه نیازمند طی کردن سیر منطقی خود می باشد، نه آنکه فیلم یکباره به موضوع قتل گدا برسد و در دقایقی دیگر ژست سیاسی و انتقادی به خود بگیرد و سردرگم باقی بماند. مدت زمان طولانی « مسخره باز » مخصوصاً زمانی که کارگردان نمی داند اثرش را چگونه به پایان برساند، به یک بحران برای تماشاگر بدل می شود. به نظر می رسد که غنی زاده نتوانسته از میان پایان هایی که برای اثرش در نظر گرفته یکی را انتخاب کند و به همین جهت مجموعه موقعیت های پایانی را در فیلم گنجانده و در نهایت به یکی از آنها برای حُسن ختام رضایت داده است!

مسخره باز

علی رغم تمام ایراداتی که به فیلم « مسخره باز » به عنوان یک فیلم فانتزی که تلاش می کند پُست مدرن باشد وارد است، می بایست به این نکته نیز اشاره کرد که فیلم در بخش جلوه های ویژه در 15 دقیقه پایانی یک اتفاق تازه در سینمای ایران محسوب می شود که نشان می دهد ظرفیت های ساخت آثار بصری با کیفیت در سینمای ایران مهیا است و تنها نیازمند هدایت صحیح آن می باشد. در دقایق پایانی « مسخره باز »، سکانسی وجود دارد که به هجو ماتریکس و سکانس مشهور تیراندازی در داخل ساختمان اشاره دارد. کارگردانی این سکانس اگرچه به جهت بی تجربگی در سینمای ایران با ایرادات قابل توجهی همراه است، اما تا به امروز یکی از بهترین تجربه های ساخت سکانس اکشن در سینمای ایران محسوب می شود.

« مسخره باز » بازیهای خوبی دارد. صابر اَبَر در نقش اصلی بازی قابل قبولی از خود ارائه داده و بازی بابک حمیدیان نیز در فیلم چشم نواز است. علی نصیریان نیز در میان بازیگران فیلم بهترین است و توانایی و تجربه بالای او در بازیگری به کمک فیلم آمده است. هدر شده ترین بازیگر فیلم بی شک هدیه تهرانی در نقش هما است که به جهت شصیت پردازی گنگ اثر نتوانسته درخششی داشته باشد. سکانس های حضور او در فیلم به درستی مدیریت نشده اند، به همین جهت تماشاگر نمی تواند سمپاتی مشخصی با این شخصیت ایجاد نماید و حتی اتفاق پایانی فیلم نیز تاثیری در نگرش مخاطب نسبت به وضعیت او ندارد.

https://moviemag.ir/images/phocagallery/9019/maskhare_baz/thumbs/phoca_thumb_l_3.jpg

« مسخره باز » تجربه بصری جذابی را برای مخاطب به همراه دارد که برخی ارجاعات سینمایی آن نیز بامزه و جالب از آب درآمده اند. اما ضعف مفرط فیلمنامه و عدم توجه کارگردان به مدیوم سینما باعث می شود تا جادو شدن تماشاگر در هنگام تماشای فیلم خیلی سریع رنگ ببازد و جای خودش را به بی حوصلگی و صبر برای به انتها رسیدن اثر بدهد. باید منتظر ماند و دید که آیا غنی زاده در دومین تجربه سینمایی اش هم تا این حد به بازی با تکنیک های تصویربرداری و تدوین بصورت افراطی خواهد پرداخت یا توجه خود را بیشتر به فیلمنامه و طی کردن سیر منطقی آن معطوف خواهد کرد. با اینحال باید به این نکته نیز اشاره کرد که « مسخره باز » در وضعیت امروز سینمای ایران که آثار کاملاً شبیه به یکدیگر تولید و حتی هدف گذاری می شوند، اثری متفاوت به شمار می رود که حداقل در هنگام تماشا می توان از جلوه های بصری آن لذت برد!